احد مطبوعی | شهرآرانیوز؛ در روزگاری که سینمای پویانمایی دیگر تنها سرگرمی کودکان نیست و به یکی از مهمترین ابزارهای روایت فرهنگی، اجتماعی و حتی فلسفی بدل شده، اثر تازهای از هنرمندان جوان ایرانی با نام «یوز» توانسته موجی از تحسین و کنجکاوی را در میان منتقدان و مخاطبان برانگیزد. این پویانمایی، با محوریت یک یوز ایرانی که سالها پیش به آمریکا برده شده و در محیطی لوکس و بی دغدغه رشد کرده، داستانی چندلایه از فراموشی، خودشناسی و بازگشت به ریشهها را روایت میکند.
«یوز» اثری است که نه تنها از نظر فنی، در سطحی بین المللی ظاهر شده، بلکه از منظر محتوایی نیز پیوندی ژرف با مفاهیم ملی، اخلاقی و آموزشی برقرار میسازد. در جهانی که بسیاری از ملتها در تلاش هستند تا با ابزار هنر، هویت خود را به نسلهای جدید معرفی کنند، چنین آثاری یادآور این حقیقتاند که فرهنگ ایرانی هنوز الهام بخش روایتهای جهانی است.
داستان از جایی آغاز میشود که یک مجموعه دار ثروتمند آمریکایی، سالها پیش، توله یوزی را از ایران به آمریکا میبرد. یوز در محیطی پرزرق وبرق و مرفه رشد میکند؛ جایی که همه چیز در خدمت آسایش اوست، اما در پس این رفاه، خلأ عمیقی از بی ریشگی و بی هویتی نهفته است. پس از مرگ صاحبش، بر اساس وصیت نامهای عجیب، تمام دارایی او به همان یوز میرسد؛ حیوانی که اکنون در دنیای انسانی زندگی میکند، اما از گذشته خود چیزی نمیداند. رخدادی غیرمنتظره، جرقهای در ذهنش میزند و او را به فکر شناخت ریشههای خود میاندازد.
در مسیر بازگشت به وطن، همراهی یک گربه خیابانی نیویورکی با او، تضادی جذاب میان دو فرهنگ و دو شیوه زندگی میسازد. گفتوگوهای طنزآمیز میان این دو، بار سرگرمی اثر را بالا میبرد و در عین حال فرصتی برای طرح پرسشهای عمیق درباره هویت، وابستگی و اصالت فراهم میکند. بازگشت یوز به ایران، آغاز سفری است از رفاه مصنوعی به معنای واقعی زندگی، از بی تفاوتی به احساس تعلق و از خودبیگانگی به شناخت وطن.
بخش عمدهای از داستان پویانمایی «یوز» در کویر مرنجاب میگذرد؛ جایی که در عین سکوت، زندگی موج میزند. این انتخاب، کاملاً هوشمندانه است. مرنجاب نه تنها زیستگاه طبیعی یوز ایرانی است، بلکه نماد تاب آوری، صبر و زیبایی خالص طبیعت ایران به شمار میآید. در این کویر، یوز با جلوههای تمدن ایرانی، از مهمان نوازی مردم بومی گرفته تا حکمت پنهان در موسیقی سنتی و تلاش روزمره انسانها آشنا میشود.
او درمی یابد که بقا تنها در سرعت نیست، بلکه در درک معنا، وفاداری و تلاش جمعی است. این پیام، به شکلی لطیف و قابل درک برای کودکان و نوجوانان ارائه میشود؛ بدون آنکه جنبه آموزشی اثر، از جذابیت داستانی آن بکاهد. در حقیقت، «یوز» توانسته میان سرگرمی و تربیت فرهنگی تعادل برقرار کند؛ چیزی که در بسیاری از آثار مشابه کمتر دیده میشود.
یکی از نقاط اوج این پویانمایی، دوبله حرفهای و صداپیشگی بی نقص آن است. حضور چهرههای ماندگار دوبله ایران، از جمله نصرا... مدقالچی و ناصر ممدوح، به اثر اصالت و عمقی ویژه بخشیده است.
صدای پرصلابت و در عین حال احساسی آنان، به شخصیتها جان داده و مخاطب را در فضای احساسی داستان غوطه ور میکند. در کنار آن، گرشا رضایی با اجرای دو قطعه زیبا، به ویژه ترانه پایانی، بار عاطفی فیلم را به اوج میبرد. موسیقی فیلم ترکیبی دل نشین از سازهای ایرانی و ارکسترال غربی است؛ تلفیقی که به خوبی حس سفر، دلتنگی و امید را به مخاطب منتقل میسازد و هم زمان، نمادی از گفت وگوی فرهنگی شرق و غرب محسوب میشود.
از نظر فنی، «یوز» نشان دهنده جهشی بزرگ در صنعت پویانمایی ایران است. از طراحی دقیق شخصیتها و بافتهای واقع گرایانه تا نورپردازی خلاقانه سکانسهای کویری، همه چیز از رعایت استانداردهای جهانی حکایت دارد.
در برخی صحنه ها، ترکیب رنگها و جزئیات تصویری، یادآور آثار مطرح استودیوهای بین المللی است. این پیشرفت حاصل تلاش نسل تازهای از انیماتورهای ایرانی است که در کنار دانش فنی، تعهد فرهنگی نیز دارند و میکوشند با ابزار هنر، روایتی بومی، اما جهانی بیافرینند. به ویژه در زمینه جلوههای نوری و طراحی حرکت حیوانات، فیلم «یوز» نمونهای شایسته از بلوغ تکنیکی پویانمایی ایران محسوب میشود.